استقلال قهرمان

پایگاه طالاع رسانی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال

استقلال قهرمان

پایگاه طالاع رسانی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال

بت تعصب تراکتوری‌ها به تبریز پشت کرد؛ جاسم کرار استقلالی شد

بازیکن عراقی تراکتورسازی به تیم فوتبال استقلال تهران ملحق شد.


http://www.azfc.ir/NewsPic/Nimage20101214125727.gif

علی فتح‌الله‌زاده، سرپرست باشگاه استقلال اعلام کردبا برگزاری یک جلسه در روز گذشته، توافق شد که جاسم کرار، بازیکن فصل گذشته تراکتورسازی فصل آینده پیراهن استقلال را به تن کند.

فتح‌الله‌زاده در ادامه اظهار داشت که این بازیکن خوب را به هواداران ارزشمند استقلال تقدیم می کند.

امیر قلعه‌نویی و باشگاه سپاهان به توافق نرسیدند!

امیر قلعه‌نویی و باشگاه سپاهان پس از سه مرحله مذاکرات حضوری به این نتیجه رسیدند که ادامه همکاری برای سومین سال متوالی و تکرار سومین قهرمانی، مقدور نیست. به همین دلیل دو طرف بر آن شدند تا آینده کاریشان را مستقل از یکدیگر پی بگیرند.


http://www.negahino.com/iran_coach_01.jpg


قلعه‌نویی در دو سال گذشته به دو عنوان قهرمانی لیگ برتر با این تیم اصفهانی دست یافت و امسال هم تیمش را به جمع هشت تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا رساند.
درباره مقصد بعدی قلعه‌نویی، هنوز خبری منتشر نشده اما با جدایی وی از سپاهان، به احتمال زیاد کادر فنی استقلال در 48 ساعت آینده، ساعات پر اضطرابی را پشت سر خواهد گذاشت. هرچند اگر فتح‌الله‌زاده گفته باشد سال بعد را هم با مظلومی ادامه می‌دهیم.

محمدی یا طالبلو؟ - هم صیخ سوخت هم کباب

http://media.farsnews.com/Media/8809/ImageReports/8809140689/8_8809140689_L600.jpg

تیم ملی ایران در مرحله اول مقدماتی جام جهانی 94، با عمان، چین تایپه و سوریه همگروه شد. در آن روزها، ایران دو دروازه بان بسیار آماده داشت؛ احمدرضا عابدزاده که از هفت سال پیشتر پیراهن شماره یک تیم ملی را قبضه کرده بود و بهزاد غلامپور که با پاس قهرمان ایران و آسیا شده بود. علی پروین، مربی وقت تیم ملی که برای انتخاب نهایی به نتیجه نرسیده بود، تصمیم عجیبی گرفت و قرار شد غلامپور و عابدزاده، «یکی در میان» بازی کنند. البته ترتیب بازی ها به گونه ای بود که دیدارهای سخت به غلامپور می رسید و بازی های آسان به عابدزاده. همان موقع خیلی از کارشناسان به مربی تیم ملی انتقاد کردند که این روش منسوخ و کهنه است و به هر دو دروازه بان لطمه می زند ولی پروین، به این انتقادها اعتنایی کرد.در اولین بازی، غلامپور مقابل عمان درون دروازه ایستاد و بعد نوبت عابدزاده شد که در دیدار با چین تایپه، سنگربان تیم ملی باشد. عابدزاده که از این وضعیت ناراحت بود، در یک صحنه ساده دچار مصدومیتی هولناک شد که دو سال او را از فوتبال دور کرد. بدین ترتیب غلامپور، دروازه بان اول تیم ملی شد و در مرحله بعدی، در بازی مقابل کره جنوبی، عراق، ژاپن، کره شمالی و عربستان آنقدر اشتباه کرد که عبارت «گل غلامپوری» را وارد فرهنگ فوتبال ایران کرد.


مقایسه میان عابدزاده و غلامپور 18 سال پیش با وضعیت امروز محمد محمدی و وحید طالب لو در استقلال، مقایسه درستی نیست ولی از آن موقع تا امروز، سنت غلط «انتخاب نوبتی» دروازه بانان هنوز در فوتبال ایران وجود دارد. در همه تیم های ملی و باشگاهی معتبر دنیا، یک نفر دروازه بان اصلی است و استدلال «فلانی در تمرینات هفته گذشته آماده تر بود» دیگر در فوتبال مدرن خریداری ندارد. در طول فصلی که گذشت، پست دروازه بانی استقلال، بارها بین محمدی و طالب لو دست به دست شد. البته گاهی اوقات این تغییرات به خاطر مصدومیت یکی از این دو بود، ولی خیلی از روزهای فصل هم طالب لو و محمدی هر دو شرایط بازی کردن داشتند و کادر فنی استقلال بر اساس فلسفه «نه سیخ بسوزد و نه کباب» به تناوب از هر دو استفاده کرد. ولی نتیجه ای که به دست آمد، برای هر دو ناگوار بود؛ محروم شدن از حضور در تیم ملی!


http://parsiansport.com/uploads/posts/1280132124.jpg


وقتی دروازه بانی در باشگاه خود فیکس نباشد و دو نفر مدام جایگزین هم می شوند، ناخواسته این پیام به مربی تیم ملی منتقل می شود: «هیچ کدام از این دو نفر قابل اعتماد نیستند» و این چیزی بود که کارلوس کی روش را ناگزیر کرد که از خیر دروازه بانان استقلال بگذرد. به تعبیری، با تعویض های پیاپی طالب لو و محمدی در ترکیب استقلال، هم سیخ سوخت و هم کباب.

پرویز مظلومی در مصاحبه ای گفته هر دو دروازه بان فعلی استقلال را نگه می دارد و دوست ندارد یکی از سهمیه های نقل و انتقالات تیم خود را به خرید دروازه بان اختصاص دهد. اگر او واقعاً چنین تصمیمی دارد، باید برای فصل آینده تکلیف را روشن کند و یکی از این دو نفر را به عنوان «دروازه بان اصلی» انتخاب کند؛ یعنی همان کاری که همه دنیا می کنند

/جدایی امیرقلعه​نویی از سپاهان/سایه ژنرال روی سر استقلال

امیر قلعه​نویی و باشگاه سپاهان پس از سه مرحله مذاکرات حضوری به این نتیجه رسیدند که ادامه همکاری برای سومین سال متوالی و تکرار سومین قهرمانی، مقدور نیست. به همین دلیل دو طرف بر آن شدند تا آینده کاریشان را مستقل از یکدیگر پی بگیرند.


http://khabar.khabaronline.ir/images/position28/2011/6/1zy99hu.jpg


قلعه​نویی در دو سال گذشته به دو عنوان قهرمانی لیگ برتر با این تیم اصفهانی دست یافت و امسال هم تیمش را به جمع هشت تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا رساند.

درباره مقصد بعدی قلعه نویی، هنوز خبری منتشر نشده اما با جدایی وی از سپاهان، به احتمال زیاد کادر فنی استقلال در 48 ساعت آینده، ساعات پر اضطرابی را پشت سر خواهد گذاشت. هرچند اگر فتح​الله زاده گفته باشد سال بعد را هم با مظلومی ادامه می​دهیم.

دانلود ویدئو گل‌های دیدار ملوان و استقلال با سه کیفیت متفاوت

شما می‌‌توانید گل‌های بازی ملوان و استقلال در نیمه نهایی‌ جام حذفی ایران را بدون تگ تبلیغاتی به صورت مستقیم از سرور پارسیان اسپرت دانلود کنید.


http://parsiansport.com/modules/gallery/photos/1307089058.jpg


دانلود ویدئوها در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

ما بدشانس بودیم و به داوری باختیم

سرمربی تیم فوتبال استقلال تهران تاکید کرد، تیمش در مصاف با ملوان بندرانزلی استحقاق شکست را نداشته و با بدشانسی نتیجه را واگذار کرده است.
http://64.130.220.65/Multimedia/pics/1390/2/Sport/202.jpg
 

  پرویز مظلومی، سرمربی تیم فوتبال استقلال پس از شکست تیمش برابر ملوان بندرانزلی با بیان این مطلب افزود: قبل از هر چیز به تیم ملوان این پیروزی را تبریک می گویم اما ما در هر دو نیمه برتر از این تیم بودیم. موقعیت‌های زیادی را روی دروازه ملوان ایجاد کردیم و سه مرتبه به تیر دروازه ملوان زدیم اما متاسفانه امروز، روز ما نبود و در نهایت نتیجه واگذار کردیم.

وی با اشاره به اینکه ملوانی‌ها به خوبی از حمایت تماشاگران خود استفاده کردند، اضافه کرد: ما در این دیدار موقعیت‌های زیادی را خلق کردیم اما روی بی دقتی یا بدشانسی توپ‌های ما تبدیل به گل نشد که البته معتقدم در نیمه اول ضربه بازیکن ما از خط دروازه گذشت. گرچه ممکن است کارشناسان نظری غیر از این داشته باشند.

سرمربی تیم فوتبال استقلال افزود: من دنبال قهرمانی جام حذفی بودم اما متاسفم که نتوانستیم به این مهم دست یابیم.

مظلومی خاطر نشان کرد: ما توانستیم نظم تیم ملوان را برهم ریخته و عمق دفاع آنها را هدف گرفتیم اما بازیکنان این تیم در هر شرایطی زیر توپ می زدند. ما حتی از مدافعان خود کم کردیم تا با تعداد نفرات بیشتر حمله کنیم و همه کار برای رسیدن به پیروزی کردیم اما توپ‌های ما به گل تبدیل نشد. اگر موقعیت برهانی در نیمه نخست و شانس گلزنی منتظری در نیمه دوم گل می‌شد، ما بازنده مسابقه نبودیم.

وی در خصوص عملکرد داور مسابقه ملوان - استقلال اظهار داشت: من فکر می کنم در نیمه دوم ملوانی‌ها پنج دقیقه وقت را نگاه داشتند اما داور فقط چهار دقیقه وقت اضافه گرفت. من هیچ وقت دنبال بهانه گرفتن نیستم و تنها تعجب می کنم که چرا داور فقط چهار دقیقه وقت اضافه اعلام کرد.

سرمربی تیم فوتبال استقلال در این رابطه اضافه کرد: شاید اگر داور 10 دقیقه هم وقت تلف شده محاسبه می کرد ما گل نمی زدیم اما به نظرم جهانبازی تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار گرفته و کنترل بازی از دستش خارج شده بود. وی باید دروازه بان ملوان را اخراج می کرد!

مظلومی با بیان اینکه حرکت فرهاد مجیدی در دقایق پایانی مسابقه اشتباه بود و این بازیکن استحقاق دریافت کارت زرد را داشت، افزود: شرایط بازیکنان ما یک مقدار به خاطر درگذشت ناصر حجازی بهم ریخته بود، البته قصد ندارم این مسئله را عامل شکست استقلال دانسته و باخت تیمم را توجیه کنم اما شما ببینید بازیکنان استقلال هیچ وقت تا این اندازه در زمین عصبی نبودند. فکر می کنم درگذشت حجازی باعث بازی عصبی آنها شده بود.

وی در پایان با بیان اینکه یکسال دیگر با استقلال قرارداد دارد، گفت: ما تمام تلاش خود را برای شکست ملوان به کار گرفتیم و بازیکنانم 90 دقیقه جنگیدند اما ملوانی‌ها نیز با چنگ و دندان و انجام بازی تدافعی پیروزی تیم خود را حفظ کردند که بار دیگر به آنها تبریک می گویم.

تیم فوتبال ملوان بندرانزلی با برتری مقابل استقلال تهران پس از 20 سال و برای هفتمین بار به دیدار نهایی مسابقات فوتبال جام حذفی باشگاه‌های کشور صعود کرد.

نقد داوری ملوان- استقلال : روز نامتعادل جهانبازی

http://ibnanews.com/images/docs/000005/n00005776-b.jpg


یدالله جهانبازی  در انزلی روز پر دردسری را پشت سر گذاشت. شاید بهتر بود داوری با تجربه مدیریتی بیشتر قضاوت این مسابقه را بر عهده می‌گرفت. امروز اینطور به نظر می‌رسید که داور مسابقه بر اساس شرایط لحظه‌ای تصمیمات خود را اتخاذ می‌کرد.

مثلا خطای دوم هادی تامینی مستحق دریافت کارت زرد نبود و بهترین مدافع ملوان نباید اخراج می‌شد. اما به نظر  می‌رسید که جهانبازی تحت تاثیر صحنه مشکوک نیمه اول بود که استقلالی‌ها عقیده داشتند ضربه مجتبی جباری تبدیل به گل شده است. البته در تکرار صحنه‌ها مشخص نشد که آیا این توپ واقعا گل شده یا نه. با این حال اخراج تامینی و هم خطای مشکوک پنالتی روی پژمان نوری اگر در شرایط دیگری رخ می‌داد، جهانبازی تصمیم متفاوتی می‌گرفت.

ضمن آنکه پس از همین دو صحنه مشکوک و اعتراضات کادر فنی، بازیکنان و تماشاگران ملوان مشاهده کردیم که قضاوت جهانبازی تا حدی به سود ملوان برگشت و به اعتراض و دریافت کارت توسط فرهاد مجیدی منجر شد.

ملوان 2 – استقلال 1 /پرواز قوی سپید به فینال

ورزشگاه تختی انزلی، مرحله نیمه نهایی جام حذفی، تماشاچی: 20 هزار نفر.

گل‌ها: تامینی (8)، اولادی (57) برای ملوان و مجیدی (74) برای استقلال

داور: یدالله جهانبازی

اخطار: مجیدی، آشوری، امیرآبادی (استقلال) و حسنی صفت، نزحتی، تامینی (ملوان)

اخراج: تامینی، فرهاد پورغلامی (ملوان)

ملوان: علی حسنی صفت، سعید سالارزاده، هادی تامینی، بابک پورغلامی، ابوالحسن جعفری، محمد همرنگ، پژمان نوری، محسن مسلمان(78- محمد رستمی)، مهرداد اولادی، محمد نزهتی( 90+3 ، محمد حیدری(64- آلن باسیچ)
سرمربی: فرهاد پورغلامی

استقلال: وحید طالب لو، امیر حسین صادقی، هادی شکوری( 61- اسماعیل شریفات)، پژمان منتظری، فرزاد آشوبی، مهدی امیر‌آبادی، ایمان مبعلی، آرش برهانی( 85- محسن یوسفی)، هوار ملا محمد( 75- حنیف عمران زاده)، فرهاد مجیدی، مجتبی جباری



http://www.bornanews.ir/Media/Image/Gallery/1176/634410905667753725.jpg


شرح بازی :

رویای ملوان به حقیقت پیوست.

در حالی که سال ها از دوران اوج ملوان با کاپیتانی سیروس قایقران و مربی گری بهمن صالح نیا می گذرد، بازیکنان این تیم امروز در میان  استقبال پرشور هواداران به فینال رسیدند و بندر را با طعم شادی آشنا کردند.

ملوان برای حضور در فینال خیلی زود به گل رسید . در دقیقه هشت هادی تامینی ضربه کرنری که توسط محسن مسلمان از سمت راست ارسال شده بود را با یک ضربه محکم به طاق دروازه استقلال کوبید.  این گل با پاسخ متقابل استقلال مواجه شد اما ضربه صادقی که استقلالی ها را به هوای گل به آغوش هم فرستاد، توسط داور مردود اعلام شد. پس از این صحنه بازیکنان تیم ملوان خود را از زیر فشار حریف خارج کردند و حتی چندین بار توسط نزهتی و پورغلامی موقعیت های خطرناکی نیز روی دروازه حریف ایجاد کردند.
با نزدیک شدن به دقایق پایانی نیمه اول فشار استقلالی ها برای فرار از شکست در این نیمه بیشتر شد اما به جز دقیقه 37 که ضربه سر هادی شکوری از بالای دروازه ملوان بیرون رفت، موقعیت خطرناک دیگری برای این تیم به دست نیامد تا اینکه نیمه اول این مسابقه با تک گل تیم ملوان به پایان رسید.
در نیمه دوم استقلالی ها که در این مسابقه در عزای ناصر حجازی با لباس های مشکی به میدان رفته بودند با هدف رسیدن به گل تساوی قصد وارد کردن فشار روی دروازه حریف را داشتند اما در ایجاد موقعیت گل خطرناک ناکام بودند.
در دقیقه 52 ملوان به گل دوم رسید.  این یک گل فوق العاده بود که روی آمادگی بدنی اولادی و البته اشتباه طالب لو به دست آمد. طالب لو روی گل اول هم اشتباه کرده بود.
سپس در در دقیقه 60 داور مسابقه با نظر حسن کامرانی فر کمک اول خود، هادی تامینی زننده گل اول ملوان را به دلیل خطا روی آرش برهانی از زمین مسابقه اخراج کرد که این تصمیم با اعتراض بازیکنان و کادر فنی ملوان همراه شد و نهایتا با اخراج پورغلامی به پایان رسید.

استقلال که راهی جز هجوم همه جانبه نداشت، در دقیقه 75با  شوت فرهاد مجیدی به گل رسید تا اختلاف دو تیم به یک گل برسد و بازی با حساسیت زیادی دنبال شود.
بعد از این گل فشار استقلالی ها منجر به ایجاد چند موقعیت گل خطرناک روی دروازه ملوان شد که ضربات پژمان منتظری و اسماعیل شریفات با چاشنی شانس ملوان راهی برای ورود به دروازه پیدا نکردند تا ملوان پس از 21 سال یک بار دیگر به فینال جام حذفی فوتبال ایران راه یابد.
تیم فوتبال ملوان پیش از این 6 بار در فینال جام حذفی حاضر شده که در سه مرتبه آن به قهرمانی دست یافته است.

شرح گل‌ها:

1-0   (ملوان) در دقیقه 8 کرنر محسن مسلمان با ضربه سر محکم تامینی به گل اول بازی تبدیل شد.

2-0   (ملوان) حرکت پا به توپ محسن مسلمان از جناح راست با پاس در عرض او در پشت مدافعان همراه شد که در این میان مهرداد اولادی به حالت تکل توپ را قطع کرد و با ضربه‌ای ناگهانی توپ را از طالب لو عبور داد که این توپ در مرحله اول دفع شد اما در برگشت خود اولادی با ضربه‌ای محکم‌تر توپ را به زیر طاق دروازه استقلال کوبید.

2-1 (استقلال) زیر فشار بازیکنان استقلال سالار زاده در دفع توپ اشتباه کرد و آن را در اختیار مجیدی قرار داد که مجیدی با ضربه‌ای بدون دورخیز توپ را به گل تبدیل کرد.

بهترین بازیکن: پژمان نوری و مهران جعفری از ملوان خوب کار کردند ضمن اینکه هر دو پاس گل ملوان را مسلمان داد. در بین استقلالی ها هم نمایش جباری جالب توجه بود.

نکته : ملوان با این پیروزی نه تنها 10 نفره به پیروزی رسید بلکه توانست پس از 20 سال در فینال جام حذفی حضور پیدا کند. پیش از این ملوان در آخرین حضور خود در فینال جام حذفی در سال 70 2 بر یک از پرسپولیس شکست خورده بود.

اتفاق ویژه: در دقیقه شانزده مسابقه روی ضربه امیرحسین صادقی، استقلالی‌ها معتقد به عبور توپ از خط دروازه بودند اما یدالله جهانبازی داور مسابقه که زیر فشار شدیدی هم بود در نهایت رای به ادامه بازی داد.

اتفاق ویژه 2:در دقیقه 68 پژمان نوری در موقعیت تک به تک با دروازه بان استقلال قرار گرفت که با برخورد با وحید طالب لو نقش زمین شد. داور مسابقه اعتقادی به پنالتی در این صحنه نداشت که این تصمیم هم اعتراض شدید کاپیتان ملوان را در پی داشت. محمد پورغلامی سرمربی ملوان هم در این صحنه به دلیل اعتراض به داور در این مسابقه از کنار زمین اخراج شد و ادامه بازی را از میان تماشاگران دنبال کرد.

باید بمیری تا دوباره عزیز بشوی

خبری از آن پرویز برومند که جلوی همه می ایستاد و هر کسی نمی توانست سمتش برود نیست . بازی زمانه نمایش بدش را به پرویز نشان داد و زندگی او به سکانس تلخش رسیده است . سکانسی که فقط اسمی از یک ستاره باقی می ماند . به بهانه مرگ حجازی با او تماس گرفتم و از پشت گوشی کینه فراموش شدن از نفس هایش شنیده می شد . اگر شرایطش بهتر بود حتما حرفهایی هم به من می زد اما فقط به این اکتفا کرد " تو این همه سال کجا بودی . چطوری فکر کردی من زنده هستم " در تنهای خودش روزگار سپری می کند و هربارهم تاکید می کرد که زنده است . اما جمله نهایی اش این بود که پایان تلخ را می خواهم . بهانه من برای صحبت با برومند اتفاق بازی استقلال- سایپا و ماجرایش با حجازی اما آنقدر حرف داشت که آن اتفاق در لابه لای حرف ها گم شد . گفت و گو یکی از ستاره های این فوتبال که روزگارش به تلخی گرایده است را با تماشا می خوانید :


http://img.tebyan.net/big/1382/07/15810525310928932823911725519021156315046.jpg


پرویز برومند الان کجاست ؟

پرویز برومند زنده است ؟! آره زنده است . آره من زنده ههستم هنوز نمردم . خدا بیامرزه ناصر حجازی را .

الان چه کار می کنی ؟ کجا هستی؟

من الان بیکار با همسرم دارم زندگی می کنم ؛زندگی سخت را دارم می گذرانم .

آن همه شهرت و اتفاقات نباید به زندگی سخت تبدیل می شد ؟

بله ... من حرفم دارم .من الان بیکارم . کاری ندارم . می خوابم ... تمرینی می کنم تا بشه شب که شب هم تلویزون نگاه می کنم . زندگیم همین جوری خلاصه میشه .

اینجوری زندگی کردن هم خیلی سخت است .

خرج زندگی ؟

اه اه .... ولش کنید ولی بهت می گم که خیلی سخت دارم زندگی می کنم .

از پول های دوران بازیگریتان پسندازی مانده ؟

من دوست ندارم این چیزها به رسانه ها کشیده شود .من در زندگی ام همه چیزم را دادم رفت و الان فقط بچه هایم را دارم . تیم راه آهن را هم بعد از رفتن از استقلال از لیگ یک آوردم بالا .. فقط همان سال را بازی کردم . بعدش هم اکبر میثاقیان پیشنهاد مربیگری داد که قبول نکردم .

چرا قبول نکردی ؟

من هنوز هم داعیه بازی کردن دارم . بدنم را نگه داشتم . دارم تمریناتم را انجام می دهم .هنوز ادعا دارم می توان بازی کنم . می توان حداقل الان بشوم گلر سوم استقلال ... بعد آن موقع ثابت کردن خودم ؛دیگر به خودم بر می گردم . مثلا الان دارم از تو سوال می کنم . یه مربی بیاد ... یه مربی که من برایش زحمت کشیدم .یعنی پرویز برومند آنقدر بدبخت شده که گلر سوم یک تیم هم نمی تواند بشود ؟!

اصلا فرض کنید یه گلر سومی وسط زمین فوتبال افتاد مرد ... فرض کنند آن گلر پرویز برومند است . سخته ؟نه سخت نیست . من الان به هیچ چیزی برای دروازه بانی نیازندارم . فقط احتیاج دارم بدنم آماده بشود . من چهل روز فرصت می خواهم تا بدنم رو آماده کنم چون اضافه وزن هم ندارم . در لیگ برتر فوتبال یه مربی جود ندارد که بیاد به پرویز برومند اعتماد کند . بیاید همه حرفهای که از اول فوتبالم وجود داشت تا الان را بگذاره کنار و و بگوید پرویز برومند من امروز شما را شناختم . نه پرویز برومند قبلی ... نه پرویز برومند جام جهانی رفته ... نه پرویز برومند استقلال بازی کرده ... شما را به عنوان پرویز برومندی که همین الان شناختم قبول کند . اگر خوب بودی که بمان ولی اگر خوب نبودی فکر می کنم مردی !می دانم جامعه عوض شده ... می دانم اخلاقیات و خلق و خوها عوض شده . در فوتبالی که به گند کشیده شده ؛یه مرد وجود ندارد ؟!آن مربی که می شنید پشت ده تا میکرفن می گوید در این فوتبال مرد وجود ندارد ؟! مربی من خودتان مرد نیستید بعد دنبال مرد در فوتبال می گردید ؟! کدامتان سراغ من را گرفتید؛ببینید پرویز برومند مرده ؛زنده ست ... اصلا چطوری زندگی می کند . یک مثال برایت می زنم از یکی از دوستانم که در دوران استقلال همیشه با من بود . روزی شد که من کتفم آسیب دید ؛به امیر قلعه نویی گفتم من دستم 6 ماه دیگر خوب می شوم بر می گردم ؛معرفت نکردند این کار را بکنند و رفتند تپالوویچ را آوردند . من دلم شکست و اشتباه بزرگ زندگی ام را کردم. قلعه نویی به من گفت بمان ما برنامه داریم برای تو  اما من لج کردم . آن موقع جوان بودم .؛ کله ام باد داشت و از استقلال رفتم . همان موقع 140 میلیون تومان از استقلال می خواستم . با این حال گفتم رضایت نامه او را بدهید من بروم . همین شخصی که گفتم می دانست من 140 میلیون طلب دارم و بخشیدم در ایام عید من از او دو میلیون خواستم . آنقدر من را این و آن ور دواند . آنقدر من را بازی داد . بخواند خودش متوجه می شود .با خودم گفتم بس کنید ... یه زمانی من 200 میلیون از این باشگاه می خواستم و نگرفتم و رفتم . این برام خیلی درد داشت . همین آقا اگرمن فردا اولین بالای جنازه ام است نه به خاطر برومند ... خودتان می دانید برای چه می آید.

چرا آن موقع از 200 میلیون گذشتی که الان پشیمان باشی ؟

می دانی چرا ؟ً! من زندگی ام را دادم و فقط می کردم در می آورم و به این پول ها نیاز ندارم . اگر می دانستم جامعه این شکلی می شود . اگر می دانستم  دوست و رفیق هایم می روند قائم می شوند .اگر می دانستم که همه باورشان شده که پرویز برومند نابود شده ؛ هیچ وقت از یک تومانش هم نمی گذشتم .

الان رابطه با باشگاه استقلال داری ؟

هیچ رابطه ای ندارم . فقط قبل از عیدی آن اتفاق افتاد و دیگر سراغشان نرفتم .

الان هیچ کس از استقلال  با شما ارتباط ندارد ؟

قربون خدا برم . خدا بیامرزه ناصر حجازی را . صد مرتبه بیامرزه آن مرد را . آخرزندگی اش هم ثابت شد به هیچ کدام از این آدم ها نیاز نداشت که بیاید با این مرد بازی کنید پست مشاور عالی به او بدهید . ناصر حجازی احتیاج به این نداشت که او را مشاور عالی اش کنید . او کارش در زمین چمن بود . اگر ناصر حجازی مربی یک تیم بود ؛ این اتفاق برای او نمی افتاد . من می گویم دق کرد ناصر حجازی . ناصر حجازی سلامت ؛ خوش تیپ . هیچ کس نپرسید که این مرد چه مشکلی داشت که به آن رو افتاد .تا می آمد لب باز کند اشک از چشماش می آمد . ببین ما چقدر نامرد هستیم ؛ خودم را می گویم  که ناصر حجازی لب بازمی کرد می خواست گریه کند . آخه این چه فوتبالی است ؟!شما فقط حرف می زنید الان همه فقط حرفش را می زنند و کسی دنبال عمل کردن نیست . همه دنبال شو هستند . دیگه مردانگی وجود ندارد . آن مربی که همیشه  می گوید مردانگی ؛ بس کنید .جوانمردانه و از این حرفها بس کنید . در این فوتبال این چیزها جود ندارد . این فوتبال تا وقتی هستی عزیزی ... فردا نباشی باید بمیری تا دوباره عزیز بشوی .

بشنید پای درد و دل چند نفر مثل من تا فقط معرفت نشان بدهید ن؛ نمی خواهید مردانگی و انسانیت نشان بدهید . الان بیاید که اگر مردم نگوید این بنده خدا گفته بود دنبال مرد می گردم .چرا باید تو مملکت ما یک نفر بمیره تا عزیز بشود . چرا وقتی هست عزیز نیست ؟

چرا ناصر حجازی باید در خانه اش بنشیند . چرا ناصر حجازی در خانه اش آنقدر فکر و خیال کند تا دغ کند .

چرا در مراسم ختم و تشیع ناصر حجازی نیامدی ؟

من آمدم اما نمی خواستم بعضی ها را ببینم .

چرا نمی خواستی ببینی ؟

چون ... نمی خواهم بنویسی . بگذریم .

چرا ظاهر نشدی ؟

تو میگی چرا ظاهر نشدی ؟دوبار شبانه رفتم سر قبرش . رفتم عقده های دلم را خالی کردم . هیچ کس نبود .  نمی خواستم کسی باشد. صحبت کردم ... حرف زدم با حجازی . دلم خالی شد

رابطه شما با حجازی چطور بود ؟

رابطه من با ناصر حجازی در اذعان اینطوری بود که خیلی ها فکر می کردند ما با هم خوب نبودیم . ولی ایمان دارم که ناصر حجازی ته قلبش من را دوست داشت و هم خودم به خودم ایمان دارم که ته دلم ناصر حجازی را می پرستیدم . من به خاطر ناصر حجازی آمدم استقلال ؛ این را به خودش هم گفتم .من را آن زمان هم پرسپولیس می خواست و هم ده تا تیم دیگر . علی آقا صدبار برای من پیغام فرستاد . حتی دفترش هم رفتم اما من فقط و فقط و فقط به خاطر ناصر حجازی به استقلال آمدم . نه منزوی می شناختم و نه فتح الله زاده و نه جویباری برای من حجازی مهم بود . شش سال برای استقلال بازی کردم برای شش میلیون تومان . کی باورش می شد ؟! من شش سال برای استقلال مفت بازی کردم . آن 200 میلیون برای بعد از سال 80 است . چون سرم گرم بود با تیم ملی و اصلا فکر پول نبودم . داشتم با فوتبال لذت می کردم . عشقم فقط ناصر حجازی بود و عشقم فقط استقلال بود به فکر پول نبودم و فکر این روزها را نمی کردم .

همان طور که گفتی در اذعان اینطور برداشت شده است که رابطه و حجازی خوب نبود و آن هم بر می گردد به بازی معروف سایپا . می خواهی الان این جریان را روشن کنی ؟

این داستان را صد بار روشن کردم . دیگر دوست ندارم درموردش حرف بزنم . چون الان ناصر حجازی فوت کرده و همه چیزتمام شد.

بعد از آن اتفاق شما با حجازی صحبت کردید ؟

صدبار ... من عاشق ناصر حجازی هستم . حجازی خودش می داند که هر ورزشکاری آبروی خودش را بیشتر از خیلی های دیگر دوست دارد . حجازی آمدم صریح اهجه ای بود و اگر چیزی بود در مورد من می گفت . من آبروی خودم را بیشتر از حجازی دوست داشتم . فکر و افکاری که بوجود آمد آن موقع ؛ اشتباه بود .

اما یکی از همبازیانتان در همان تیم نه در تشیع حجازی شرکت کرد ونه در ختم آمد ؟

من به کار های کسی کار ندارم اما زمانی که ناصر خان در بیمارستان بود متاسفانه من ایران نبودم . من در وظیفه ام غقصور کردم و نرفتم عیادتش . اشتباه بزرگی کردم . هرشب اشکم می آید که چرا نبودم بروم عیادتش . من اصلا فکرش را نمی کردم که حجازی از بین ما برود . آن همه ابهت و با آن هم شخصیت روی تخت بیمارستان است . حقیقتش می ترسیدم به مرگ ناصر خان فکر کنم . سر نماز دعا می کردم تا هرچه زودتر خوب شود .

یک صحبتی از آن بازی در آمد که شما به ناصر حجازی گفتید .او تو را اخراج کرد و یادتان هست گفتی ناصر خان ببیند فردا مربی استقلال هست ؛بعد من را اخراج کند ؟

نه اینطور نبود . محمد خرمگاه می گوید ناصر خان می گوید برومند نیاید سر تمرین تا به او اعلام کنم . من مرد هستم و حرفم را می زنم . من آنجا این حرف را زدم ؛ولی هیچ چیزی پشت حرفم نبود و می خواستم جواب حجازی را یک جوری بدهم اما باور نمی کردم حرفم واقعیت پیدا کند . من گفتم که بیند فردا مربی استقلال است اما خدا من و حجازی شاهد است که من هیچ قصدی و هدفی نداشتم ولی این حرف را زدم . در کار پیش می آید و الان که ناصرخان فوت کرده است نباید به خاطر این حرف من را جلو ایشان قرار بدهند ؛چون من عاشق ناصر حجازی بودم . مدیر باشگاه استقلال نبود و یک بازیکن عادی بودم . من آن روز مچ پام خراب بود و قرار نبود بازی کنم . با لباس شخصی آمده بودم سر بازی . ناصر خان آمد در رختکن و گفت چرا ساک نیاوردی . من گفتم پام خرابه نمی توانم بازی کنم . دکتر نوروزی را صدا کرد و شاهد هم هست . ناصر خان گفت این در هر صورتی باید بازی کند . پایش را تیپ کن چون امروز باید بازی کند . من اصلا قرار نبود بازی کنم . ناصر خان خودش اصرار کرد ؛ شاهد بعدی من حمید بابایی که آن موقع دروازه بان استقلال بود که کفش و دستکش او را گرفتم . پیراهن یحیوی را هم گرفتم و رفتم بازی کردم . من اگر قرار بازی کنم ؛ساک خودم را می بردم نه از این و آن لباس و کفش بگیرم . دیگر نمی خواهم در موردش حرف بزنم تا آخر عمرم هم دیگر جواب کسی را نمی دهم که در مورد این اتفاق با من حرف بزند . این حرفهایم خیلی کجاها گفتم اما ننوشتند و برای آخرین بار گفتم .

ناصر حجازی در دوران مربیگری اش در باشگاه استقلال به حقش رسید.آن احترامی که باشگاه استقلال باید به حجازی می گذاشت را گذاشتند  ؟

نه ... نه باشگاه استقلال احترام ناصر حجازی را در حد اسم و نامش نگه نداشت .ناصر حجازی می بایستی مثل فرگوسن در استقلال باید می شد . احترام ؛ مشاور که در حد حجازی نبود . برخی ها در کنار ناصر حجازی فقط لذت شهرت و افتخار را می بردند . نه اینکه بیایند بگویند مشاور اول باشگاه استقلال ؛مردم این پست های فرمایشی را می فهمند. آنهای که در فوتبال هستند این پست ها را باورشان نمی شود و می دانند که این پست ها سر کاری است .

شما یک دوست داشتید در دوران مربیگری تان مثل احمد مومن زاده یا مهدی هاشمی نسب اینها الان با شما ارتباط دارند ؟

نه ... هیچ کدام از اینها با من تماس ندارند . دوست ندارم راجب آنها صحبت کنم . چون من یک سری دوست داشتم اما تو از ماضی گذشته حرف زدی یعنی نیست پس هسچ وقت نبوده و آن زمان هم دوستی نبود . من پرویز برومندی بودم که یک زمانی بازی می کردم اما الان پرویز برومندی هستم که در خانه ام نشسته ام و کسی سراغی از من نمی گیرد . همه این اتفاقاتی هم که بر سر آمده مقصرش خودم بودم . نه از دوستی انتظار دارم و نه کسی ... بزرگ ترین دوست های من دردی از من دعوا نمی کنند . الان بهترین دوست من همسرم هست که کنارم است یا مادر ,خواهر وبرادرم هستند که کنارم هستند .

آخرین بازی که استادیوم آزادی رفتی کی بود ؟

سال 85 ... پنج ساله فوتبال را از تنویزیون دیدم

چرا نمی روی استادیوم ؟

ما فرهنگ جامعه مان عوض شده است . من فرهنگم برای یک برهه از زمان است و در همان فرهنگ ماندم . فرهنگ آن دوره الان با این دوره از زمان هیچ ربطی ندارد و در تضاد هستند . من فرهنگ آن مردمان را ؛فرهنگ آن تماشاگرمان را دوست دارم . دوست دارم همه دوستانم آن شکلی با من باشند که آن زمان بودند ... ولی نیستند . ببین ,پس تقصیر آنها نیست . تقصیر من است . من هم باید فرهنگم عوض می شد که نشده ؛پس می ماند توقع و انتظارم که بیهوده است .

 کار کدام گلر های جدیدی که هستند .را می پسندی ؟

به نظرم گلر جدیدی نداریم . شما می خواهید بهترین گلرهای ایران را نام ببرید. الان بهترین گلر ایران رحمتی است که از دوران من است .

حرف آخر ؟

من پرویز برومند هستم ... نمرده ام . همه کسانی که یه روزی پرویز برومند را می شناختید ... همه کسانی که یه روزی برایتان زحمت کشیدم و برای شما فوتبال یازی کردم ... من زنده ام . همه مدیر ها , همه مربی ها , من زنده هستم . همه هم دوره ای ها ؛همه رفقام که تو اردو با هم بودیم ... من زنده هستم . کسای یه روزی برای من هورا کشیدید و یه روزی فحشم دادید ... من زنده هستم . همه کسانی که اشتباه نمی کنید .... من زنده هستم . همه مردها ؛همه نامردها ... من زنده هستم . همه کسانی که یه روزی خودم را به خاطرتان خراب کردم ... پرویز برومند زنده است. همه روزنامه ورزشی ها که یه روزی روی جلدتون بودم   ... من زنده هستم